هنر در مقابل مخاطب

تاثیر آثار هنری برنگرش‌ها و ارزش‌های انسانی اغلب ظریف، غیرمستقیم و از طرفی با تفسیر، باز اندیشی و تعمق، قابل درک است. در جهان معاصر، ارزش زیبایی شناختی یک اثر معمولا چنان است که از تأثیر احتمالی نامطلوب آن از نظر اخلاقی صرف‌نظر می‌شود؛ در حالی که هنر از این منظر که مخاطبان خود را از بینش تخیلی دربارۀ محیط، جهان و دیگران برخوردار می‌کند و تخیل‌های آنها را با واقعیت‌های زندگی آنان پیوند می‌دهد و یا تصور پیوند را برای آنها واقعی جلوه می‌دهد از طریق القای نگرش‌ها و ارزش‌ها، اغلب به شیوه‌های غیرمستقیم و ظریف، تأثیر اخلاقی ایدئولوژیکی بسیار مؤثری در زندگی دارد. علت تأثیرگذاری هنر دقیقاً همان از همین جاستکه سازندگان آثار هنری، ظرافت و غیرمستقیم بودن و از همه مهم‌تر بهره‌گیری از «فراغت» و «تکرار» را سرلوحۀ کار خود قرار می‌دهند؛ و این دقیقاً همان نقاط «در دسترس» ذهن و روح بشری است. در واقع، ماهیت بازنمایی اثر هنری در صورتی به شایستگی درک خواهد شد که نقش «تخیل»، تأثیرپنهان، «فراغت» و «ناخودآگاه» در واکنش بیننده و مخاطب در برابر اثر هنری در نظر گرفته شود.

قبل از تعریفِ هنر تعاملی و ویژگی های آن، لازم است به توضیح و تعریف چند واژه ی کلیدی در این ژانرِ هنری بپردازیم. این واژگان ارتباط مستقیمی با مفاهیم اساسی این هنر دارند.

مفهوم رفتار

«رفتار» به مجموعه ی کنش‌ها و فعالیت‌‌هاى ممکن در موجودات زنده و اندام ‌واره‌ها گفته می شود. در این میان باید میان رفتارهاى آشکار (Overt behavior) و مخفى (Covert behavior) فرق گذاشت. از جمله محرک‌‌هاى رفتاری، انگیزه‌هاى درونى عضوی (Organismische) و انگیزه‌هاى بیرونى (Stimuli) قابل ذکر هستند. اما از نظر جامعه‌‌شناسی، رفتار اجتماعى مهم است؛ چرا که مى‌ توان آن را به ‌صورتِ اجتماعى شکل داد و مرتب کرد.

مفهوم کنش (عمل)

«عمل» رفتار هدفمند، قصد آمیز و مفهوم ‌دار انسان‌ها است که خود می تواند نوعى از رفتار باشد. عمل افرازمندانه براى اداى یک وظیفه شکل مى‌گیرد و عمل ارتباطى (اجتماعی) در تبادل افراد دیگر انجام مى‌گیرد و در جریان تحقق خود در برابر واکنش‌ هاى احتمالى دیگران، جهت‌ گیرى مى‌کند. مفهوم عمل اجتماعى به منزله ی نقطۀ آغازى براى نظریه‌هاى جامعه‌شناختى عمل انسانى است. یکى از مسائل ویژه در این رهگذر پیوند سطح عمل با ساختارهاى بیرونى جامعه است (مثلاً در سطح سیستم‌ ها). از این لحاظ، بین مفهوم رفتار اجتماعى و عمل اجتماعى حد و مرز مشخصى وجود ندارد. به‌علاوه، گاهى سنت‌هاى گوناگونى در امر تحقیق دربارۀ عمل وجود دارند که به‌ ویژه به کارهاى وبر و شوتز (Schütz) مربوط مى‌شوند.

مفهوم تعامل

«تعامل» رابطه ی متقابل بین اعمالى است که بر اثر رابطه ‌هاى خاصّ میان عمل ‌کنندگان حاصل مى‌شود. مثلاً بر اساس تقابل یا تکمیل کردن( Reaicrozität, Komplementarität). اندیشه ی اساسى در تعامل، مبتنى است بر این که عملِ انسان فقط بر حسب برنامه‌ ها و نیات خودِ وى انجام نمى‌‌گیرد، بلکه باید برنامه‌ها، نیات و واکنش‌هاى (احتمالی) افراد و گروه‌هاى دیگر نیز مد نظر قرار گیرد. مفهوم تعامل نقطه آغازى است براى نظریه‌ هاى اصطلاحاً تعاملى که در آنها فرایند مبادله بر حسب الگوى بده ـ بستان و در معناى مهارت اجتماعى یا به منزله وساطت تفسیرى و مفهومى (interperetative Sinnvermittlung) فهمیده مى‌شود.

تعریف هنر تعاملی

در رسانه‌های به نسبت سنتی‌تر هنر، از جمله نقاشی، مجسمه، یا حتی فیلم، وقتی صحبت از «تعریف» آن ها و ویژگی‌های به وجود آورندۀ آن تعاریف به میان می‌آید، کمتر کسی را خواهیم یافت که دست کم ایده‌ای کلی از آنها در ذهن نداشته باشد. اما در ارتباط با «هنرهای تعاملی»، حتی در میان هنرمندان و پژوهشگران این قلمرو نیز، مسئله اندکی پیچیده تربه نظر می‌رسد.

«سایمن پنی» (۱۹۹۶)، هنرمند و پژوهشگر حوزه ی هنرهای تعامل-محور، بابِ این دشواری می‌گوید: «ششصد سال نقاشی، به زیباشناسی پربار تصویر بی‌حرکت، رنگ و خط، شکل و سطح، هندسۀ بازنمایانه و چشم انداز رسیده است. حاصل ششصد سال فرهنگ پذیری این است که ما می‌دانیم چگونه تصاویری (که قراردادهای چشم انداز رنسانسی را رعایت می‌کنند) را بخوانیم؛ پیش از آنکه نوشته را بتوانیم بخوانیم. یک صد سال تصویر متحرک، مجموعه قراردادهای به لحاظ فرهنگی تثبیت شده ای را بر ما ارزانی داشته که: ما می‌توانیم سینما را بخوانیم. اما تا این لحظه، هیچ زیباشناسی به لحاظ فرهنگی تثبیت شده‌ای از تعامل هم زمان نداریم.

بنابر این قول شاید یک دلیل فقدان چنین زیباشناسی به لحاظ فرهنگی تثبیت شده‌ای؛ سابقۀ تاریخی به نسبت کوتاه این گونه ی هنری باشد. شاید دلیل دیگر را بتوان مشهور نبودن هنرمندان فعال در این حوزه دانست یا آنطور که کاجا کواستک می‌گوید وضعیت هنوز سَردستی پژوهش در باب بخش بندی فرایندهای تعامل در روش‌های مختلف و ماهیت میان رشته‌ای این حوزه مقصر باشند. (مراثی، محسن،۱۳۹۳.ص۴)

مخاطب می‌تواند نمایشگری اثر را تغییر دهد. به دلیل آنکه اثر اساساً تعامل-محور است، دریافت کامل اثر منوط به تعامل با آن و تغییر نمایشگری اثر است. درگیری مخاطب با اثر به صورت فیزیکی و فعالانه و با میانجی‌گری واسطه ای رایانه-محصور صورت خواهد پذیرفت. (Lopes, 2010, p.26)

«ایتسو ساکانه»، موزه دار و منتقد ژاپنی می‌گوید:«اگر ما دیدن و تفسیر کردن یک اثر هنری را نوعی از «مشارکت» بدانیم، تمام هنرها می‌توانند «تعاملی» در نظر گرفته شوند.» (نقل شده در استیلز و شانکن، ۲۰۰۰،ص ۴۵) این گونه تلقی از «هنرهای مشارکتی- تعاملی»، شاید بلندپروازانه و در عین حال بی‌دقت‌ترین نوع تعریف این گونه‌های هنری باشد. فرض درستی این تلقی از یکسو به این معناست که تعریف این نوع هنری، باید گستره‌ای از آثار هنری نخستین تاریخ تا هنر امروز را در برگیرد؛ یعنی تمامی آثار هنری‌ایی که به نوعی ذهن مخاطب را در تفسیر خود درگیر می‌کنند در زیرِ اصطلاح عامِ هنرهای «مشارکتی– تعاملی» قرار می‌گیرند: خواه مخاطب توانایی تغیری ساختار فیزیکی اثر را داشته باشد، خواه کنشگری او محدود به تأویل و تفسیر ذهنی از اثر باشد. از سوی دیگر؛ و باز هم با فرض درستی این تعریف، بدون توجه به تفاوت اساسی افعالِ «مشارکت» و «تعامل»، این اصطلاحات هم عرض یکدیگر در نظر گرفته شده‌اند.

ایده کنونی هنر تعاملی بیشتر از دهه ۱۹۶۰ بنا به دلایل سیاسی شروع شد. از دهه ی ۱۹۷۰ هنرمندان به استفاده از فناوری‌های جدید نظیر ویدئو و ماهواره با انتشار مستقیم ویدئو و صرف در آثار اجرایی خود روی آوردند.

اما تعریف دقیق هنرهای تعاملی چیست؟ «هنر تعاملی» هنری است با سازمایه‌های خاص خود، گونه‌ای مستقل از دیگر انواع هنرهای تعامل- محور است. هنر تعاملی از یک سو با بهره بردن از کنش تعامل‌گری مخاطبان به منظور تعبیر نمایشگری و از سوی دیگر با اصرار بر کنش فعالانه مخاطبان در تغییر این نمایشگری هستی مستقل خود از گونه‌های مشابه را بر ما آشکار می‌سازد. «یک اثر هنری فقط در صورتی تعاملی است که تصور کند کنش‌های کاربران آن است که به پدید آوردن نمایشگری آن کمک می‌کند».

کنش فیزیکی و واقعی مخاطبان در هنر تعاملی که منجر به تغییر نمایشگری اثر می‌شود، مهم‌ترین ویژگی این گونه هنر است بر این اساس میتوان هنر تعاملی را گونه‌ای هنری دانست که :

  1. مخاطب می‌تواند نمایشگری اثر را تغییر دهد.
  2. به دلیل آنکه اثر اساساً تعامل- محور است، دریافت کامل اثر منوط به تعامل با آن و تغییر نمایشگری اثر است.

درگیری مخاطب با اثر به صورت فیزیکی و فعالانه و با میانجی‌گری واسطه‌ای رایانه-محصور صورت خواهد پذیرفت.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *