هنر مشارکتی و تعامل با مخاطب (Participatory art)

«هنر مشارکتی» رویکردی به هنر است که در آن، مخاطبان به طور مستقیم در فرایند خلق اثر هنری درگیرند و هنرمند به آن ها این اجازه را می‌دهد که تبدیل به آفرینندگان اثر هنری شوند. بنابراین این گونه هنری بدون تعامل فیزیکی مخاطبان خود، بی نتیجه است. هنر مشارکتی ممکن است تحت عناوینی همچون: «هنر رابطه ای»، «عمل اجتماعی»، «هنر جامعه»، و سبک جدید «هنر عمومی» تعریف شود. حتی «هنر عامه یا قبیله ای» که بسیاری یا بخشی از اعضای جامعه در ساختِ هنر، شراکت دارند را نیز می‌توان نوعی هنر مشارکتی دانست. در اینصورت «هنر مشارکتی» در تعریفِ عامِ خود هنری است که از رابطه ی پویای هنرمند، مخاطب و محیط شکل می‌گیرد. مخاطبان می توانند در صحنۀ هنری عناصر را ببینند، حس کنند، برقصند و با اعمال و احساساتِ خود در اثر تغییر ایجاد کنند.

اما در تعریف تخصصی «هنر مشارکتی»، زمانی می‌توان یک اثرهنری را اثری مشارکتی- تعاملی نامید، که مخاطب بتواند نمایشگری اثر را تغییر دهد. این ایجاد تغییر در نمایشگری اثر می‌تواند گستره‌ای داشته باشد از انهدامِ کامل یک اثر تجسمی تا ایجاد تغییر در ساختار آن، با هدف مشارکت در یک پروژۀ هنری. ازاینرو، آنچه که مخاطبِ یک اثر «مشارکتی- تعاملی» در مواجهه با اثر انجام می‌دهد، ایجاد تغییر در«نمایشگری» اثر است. باید توجه کنیم که اساس هنر مشارکتی- تعاملی بر تغییر اثر استوار است.

ویژگی‌های اساسی هنر مشارکتی- تعاملی به شرح زیر است:

  1. مخاطب(ان) بتوانند نمایشگری اثر را تغییر دهند یا دگرگون کنند .
  2. به واسطۀ همین تغییر دادن یا دگرگون کردن نمایشگری اثر، به فهم کامل اثر دست یابند.
  3. ایجاد تغییر در نمایشگری اثر بدون میانجیگری واسطه‌ای رایانه محور صورت گیرد.

هنر دیجیتال(Digital Art)

همانطور که از نام این هنر پیداست، فرایندِ این هنر بر اساس ارتباطات مخاطبان دور از هم شکل می گیرد.«هنر دیجیتال» تحت عناوین «هنر چند رسانه ای» یا «هنر کامپیوتر» نیز تعریف می شود. هنر دیجیتال قابلیت گسترش در همه ی شاخه های هنری را دارا است و گستره ی آن، از نقاشی تا موسیقی بدیهی است. به همین علت از پذیرش عمومی بیشتری نسبت به دیگر شاخه های هنری برخوردار گشته.

به طور کلی، ویژگیِ خاص زیباشناسی هنر ارتباطات راه دور و هنرهای ارتباطی که نسبتی نزدیک با ویژگیهای فنی آنها دارد؛ هم به ایجاد آن مربوط است و هم به دریافت آن، که در این حوزه بیش از هر قالب هنری دیگر در هم ادغام می‌شوند.

این (ویژگی‌هایِ خاصِ زیباشناسانه) ویژگی‌هایی هستند مثلِ ایجادِ یک رخداد بیش از یک شیءِ مادی، برقراری یک شبکه از روابط انسانی بدونِ تبعیض به صورت همزمان و بدون محدودیت جغرافیایی، و بنابراین یک روش کاملاً جدید از برقراری ارتباط با فضا و زمان، و مهمتر از همه، یک تعامل گری اندیشیده شده توسط هنرمند که امکان ارتباط خلّاق را می‌دهد.

باید دقت کرد کنشی که در این گونه آثار بوجود می آید و منجر به خلق تعامل در اثر می‌شود، کنشی است که از طریق مخاطبان دور از هم ایجاد می‌شود. آنچه که در هنر ماهواره ای موجب تغییر در نمایشگری اثر می‌شود، رایانه محور نیست. بلکه ارتباطی است که از طریق ماهواره ایجاد می‌شود.

«هنر ماهواره» را گونه ای هنری است که:

  1. مخاطبان آن می توانند نمایشگری اثر راتعیین کنند و تغییر دهند.
  2. درک اثر، تماماً، وابسته به تغییر نمایشگری است.
  3. کنشی که تغییر نمایشگری را موجب می‌شود، نه «تعامل» بلکه «ارتباط» میان مخاطبان دور از هم.

 هنر نت (Net Art)

در منابع مختلف از آن با عناوین «هنر نِت»، «هنر اینترنت»، «هنر شبکه ای» و «هنر وِب» یاد می‌شود.

«هنر نت» از سنتِ هنری گالری‌ها و موزه‌ها به دور است و به ارایۀ تجربۀ زیبایی شناختیِ متفاوتی روی آورده است. «هنر اینترنت» اغلب -اما نه همیشه- تعاملی، مشارکتی و مبتنی بر چند رسانه است. از این گونۀ هنری می توان برای گسترش یک پیام سیاسی، اجتماعی و غیره با استفاده از تعاملات انسانی بهره گرفت. هنر اینترنت یا نت، قابلیت اتصال به چند فرهنگ و اجتماع را دارد، زیرا اساسا بر پایه ی محیط رایانه‌ای استوار است و تحت تاثیر مشارکت مخاطبان خود قرار دارد. بر این اساس، اثر هنری از لحظه ارایه در حال تغییر است. هنر نت بر اساس تعامل مخاطبین خود پیش می‌رود، بنابراین می توان آن را بگونه‌ای اثری تعامل محور دانست. اما اینگونه از تعامل، بدلیل وجود واسطه‌ای به نام رایانه برای مشارکت مخاطب در اثر، تعاملی بی کنش اطلاق می‌شود.

«هنر نِت» گونه‌ای هنری است که:

  1. نمایشگری آن، خود همان تارنما است که مخاطبان می توانند با اتصال به آن، آن را تغییر دهند.
  2. از آن جا که اساس هنر نت بر قابلیّت تعامل مخاطبان استوار است، فهم کامل آنها از اثر نیز وابسته به آن است.
  3. کنش مخاطبان در تغییر نمایشگری اثر، تعامل بی کنش است.

ویژگی اساسی هنر تعاملی

بدون تردید ویژگی اساسی اینگونۀ هنری را می توان تأسیس فرایند ارتباطی بین افراد به لحاظ جغرافیایی دور از هم دانست، به طور کلی ویژگی خاص زیبایی شناسه هنرهای تعاملی هم به ایجاد و هم به دریافت آن مرتبط است. این ویژگی، مثل یک رخداد بیش از یک شی مادی برقراری شبکه‌ای از روابط انسانی بدون تبعیض به صورت هم زمان و بدون محدودیت جغرافیایی و بنابراین یک روش کاملاً جدید از برقراری ارتباط با فضا و زمان و مهم تر از هم یک تعامل گری اندیشیده شده توسط هنرمند که امکان ارتباط خلاق را می‌دهد.

«هنر تعاملی» با وجه جهان شمولی خود باعث می‌گردد، مردم از هم و درباره ی هم یاد بگیرند. المان های اجتماعی و فرهنگی یکدیگر را بشناسند، بدون آنکه این که ماهیت‌های مشترک یا تعاریف دارای ارزش جهانی باشند. این وجه ارتباطی هنر تعاملی را آشکار می‌کند که موجب ایجاد شبکه‌ای از روابط انسانی، بدون در نظر گرفتن محدودیت‌های جغرافیایی و دگرگون شدن سوژه در نقطه مقابل برقراری شبکه روابط انسانی در فضای محدود، واقعی فیزیکی گالری و احیای سوژه در هنر قرار می‌گیرد. همچنین آثار هنری در این سبک ویژگی دیگری را در هنر شکل داده است و آن خاصیت «مادیت زدایی» است؛ به این معنی که هنرهای مفهومی و بخصوص هنرهای تعاملی با دستکاری جلوه های طبیعی، موضوعات بیشماری از طبیعت و ارگانیسم ها را انتخاب می‌نمایند و با استفاده از تکنولوژی‌های جدید به بازنمایی آن ها می‌پردازند. این موضوع به ارایۀ تعریفی دوباره از رابطه میان هنرمند و اثر منجر شده است. برای مثال می توان به رابطه میان طبیعت و اسکن تصاویر از پروانه ها «بعد بزرگ پروانه» (۲۰۰۱)، اثر «جوزف سیر» (۱۹۵۸) اشاره کرد. تصاویر، از اسکن بدن پروانه تولید شده تا جزییات بیشتری نمایش داده شود، جزییاتی بیشتر از آنکه با دوربین مشاهده می‌شود. این اسکن‌ها با نورپردازی بر روی بدنِ تماشاچیان منعکس می‌شد تا بتوانند سطح خارجی بدن پروانه را بیشتر از حالت واقعی لمس کنند. این موضوع باعث بروز حالت های مختلفی در مخاطبان می‌شود. از حس وحشت تا تنفر یا شگفتی.

ماهواره، اینترنت، وسایل ارتباطی جمعی مدافع زندگانی انسان در عصر جدید با همه ی در هم آمیزی هایی شگفت آور هنرها، فناوری علم است و آنطور که «دریک دی کرکهو» ( Derrick de kerck hove ) بیان کرده، به منظور درک پیچیدگی محیط ماهواره و شبکۀ کامپیوتر، احتیاج به یک حس تشخیص مکانی جدید داریم. از این لحاظ هنر ارتباطی، بیان شیوه هایی است که در آن فناوری‌های ارتباط بر رابطه روانشناختی ما با فضا و مفاهیم آن تأثیر می‌گذارد.

این گونۀ هنری هیچ تناقضی را بین خود و جهان در حال رایانه‌ای شدن و ارتباطات ماهواره‌ای و رایانه‌ای بین انسان نمی‌بیند، بلکه وظیفۀ ایجاد آمادگی برای ورود به چنین عصری را نیز بر دوش خود احساس می‌کند.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *